باهم یاد بگیریم – معرفی اپلیکیشن محبوب “Khan Academy”
۵ دی، ۱۴۰۱
«دیالوگ زبان زندگی است» حمیدرضا قبادی مدرس مهارت‌های گفتگو
۵ دی، ۱۴۰۱
مصاحبه با عرفان وهابی مربی حل تمرین

مدت زمان مطالعه: ۳ دقیقه

عرفان وهابی مربی حل تمرین است و در این گفتگو تجربه و دستاوردهایش از همکاری با کاریار را بیان کرده و از آروزها و برنامه‌هایش برای آینده به ما گفته است.

عرفان جان لطفا کمی خودت را برای ما معرفی کن و از رشته تحصیلی‌ات و چگونگی آشنایی‌ات با کاریار بگو.

من عرفان وهابی هستم و یک ماه است که ۲۲ ساله شده‌ام و دانشجوی ترم ۸ مهندسی برق در دانشگاه تهران و ساکن تهران هستم. اگر بخواهم از تجربه‌های کاری‌ام هم بگویم باید بگویم که در بیشتر به صورت پراکنده و پروژه‌ای در شرکت‌های مختلف کار کرده‌ام. با کاریار هم از طریق دو نفر از دوستانم که آنها هم مربی حل تمرین هستند، آشنا شدم. یک روز آنها درباره کاریار و اینکه نیاز به مربی حل تمرین وجود دارد، صحبت می‌کردند و من هم علاقه‌مند شدم که دستیار آموزشی باشیم و فکر کنم به عنوان آخرین نفر به کاریار اضافه شدم و تقریبا دو ساعت قبل از اولین جلسه به گروه اضافه شدم و یادم هست که هنوز اسمم بین لیست مربی‌ها در پاورپوینت‌های جلسه نبود. 

شما و دیگر مربی‌های حل تمرین کمک بزرگی برای کاریار بوده‌اید، اما فکر می‌کنید اضافه شدن به کاریار برای خود شما چه دستاوردی در پی داشته است؟

با شروع همکاری با کاریار من مربی حل تمرین دو مهارت‌آموز بودم، اما بعد از یک مدت یکی از مهارت‌آموزان دوره را رها کرد و من تنها با یک مهارت‌آموز همکاری می‌کردم که خیلی تجربه خوبی برای من بود و ما توانستیم حسابی باهم رفیق بشویم و خیلی با هم درباره آینده و مسیر شغلی پیش روی‌مان حرف می‌زنیم. چون او هم مثل خود من خیلی کنجکاو است و مسیرهای مختلفی را امتحان می‌کند و با هم قرار‌های مختلفی گذاشته‌ایم و قرار است کرونا هم کم بشود با هم فوتبال بازی کنیم. جز این رفاقت، کاریار برای من دستاوردهای زیادی داشته، مثلا قبل از کاریار من دکتر تابش را نمی‌شناختم اما بعد از آشنایی با ایشان در یک جلسه، اسم ایشان را سرچ کردم و دیدم چقدر باتجربه هستند و کتابی که ایشان درباره سیلیکون ولی به نام «شناخت دره سیلیون» نوشته را خواندم که  در این کتاب همراه با همکارانشان شکل گیری سیلیکون ولی را واکاوی کرده و به این پرداخته که آیا می‌شود این تجربه را در جا دیگری تکرار کرد. این کتاب و آدم‌هایی که در آن معرفی شده بودند خیلی برای من جالب بود. بعد یک جلسه هم با فارغ‌التحصیلان دانشگاه استنفورد برگزار شد که من دیدم خیلی از آن اسامی که در کتاب دکتر تابش دیده بودم در آن جلسه بودند. بعد از معرفی کاریار گروه‌های بحث شکل گرفت که من در یکی از این گروه‌ها شرکت کردم و شانس این را داشتم که با افرادی که در جلسه هستند آشنا شوم و خیلی جلسه ارزشمندی برایم بود. آشنایی با خانم عمرانی و دستوری هم برایم خیلی ارشمند بود، گاهی من سایر مربی‌ها برخی مسائل را فراموش می‌کردیم، اما آنها با پیگیری‌شان جدیت موضوع را یادآوری می‌کردند و تصور من از کار داوطلبانه تغییر کرد و متوجه شدم که وقتی مسئولیتی می‌پذیرم باید آن را جدی بگیرم. 

عرفان شما چه مسیر شغلی و تحصیلی‌ای برای خودت در آینده متصور هستی؟

من هنوز خیلی دقیق نمی دانم که چه مسیری را می‌خواهم طی کنم و در حال تجربه کردن مسیرهای مختلف هستم که بتوانم آنها را ارزیابی کنم و بعد تصمیم بگیرم که چه مسیری را می‌خواهم ادامه بدهم. اما فکر می کنم مسیر آینده من از برنامه ‌نویسی می‌گذرد. همچنین فکر می‌کنم برای تحصیل خارج از ایران هم اقدام کنم. من مسیر درازی را طی کرده‌ام، اول در دانشگاه عمران قبول شدم اما دیدم به برق علاقه زیادی دارم، معدلم را بالا نگه داشتم و برای تغییر رشته اقدام کردم و موفق شدم برق را شروع کنم. فکر می‌کردم برنامه‌نویسی را خودم می‌توانم بخوانم. در کنار درس هم تلاش کردم در شرکت‌های خوبی در حوزه برق و کامپیوتر کار کنم و به این نتیجه رسیدم آزادی عملی که کامپیوتر به آدم می‌دهد، هیچ چیز دیگری نمی‌دهد و مثلا من به هنر علاقه دارم و برنامه‌نویسی به من امکان این را می‌دهد که چیزهای مختلف را وراد کنم. همچنین من به جهانگردی علاقه دارم و این برایم یک آروز است که فکر می‌کنم با کار در حوزه برنامه‌نویسی، می‌توانم خودم جایی باشم و کارم را از جای دیگری دنبال کنم. 

جدا از درس و کار، اوقات فراغت خودت را چطور می‌گذرانی و به چیزهایی علاقه‌مندی؟

من به بازی‌های گروهی آنلاین خیلی علاقه دارم و هر وقت که بشود با دوستانم جمع می‌شویم و بوردگیم‌های آنلاین بازی می‌کنیم. همچنین از حرف زدن با دوستانم لذت می‌برم و کتاب می‌خوانم. آخرین کتابی که خواندم یکی از سفرنامه‌های منصور ضابطیان به اسم «چای نعناع» بود که داستان سفر  او به مراکش است که خیلی آن را دوست داشتم و یکجور آن حس سفر رفتن را برایم تداعی کرد. فوتبال بازی کردن را هم دوست دارم که چون جمعی است به دلیل شرایط الان ممکن نیست. 

اسفند ۵, ۱۳۹۹

همچنین بخوانید:

کپی رایت 2021  © کاریار _ تمامی حقوق مادی و معنوی محفوظ است