تا همین چند سال پیش، هوش موثرترین عامل و حتی گاهی تنها عامل موثر در یادگیری بود. هرکس که چیزی را به خوبی یاد میگرفت، باهوش بود و هرکس که یاد نمیگرفت برعکس. حالا چندسالیست که ماجرا تغییر کرده. امروز میدانیم که عوامل زیادی در یادگیری موثرند و رعایت هر کدام از آنها فارغ از اینکه چه ضریب هوشی داشته باشیم میتواند بر یادگیریمان تأثیر بگذارد. در ادامهی این مقاله به تعدادی از پیشنهادهایی پرداختهایم که میتوانند یادگیری را برایمان آسانتر کنند.
قبل از هرچیز باید این را بپذیریم که پیشرفت ابزارهای دیجیتال در دنیای امروز فرصتی بود تا ببینیم آموزش رسمی و آکادمیک چه صعفهایی دارد و تا چه حد ضعیف عمل کرده است. امروز با رواج این ابزارها معنای یادگیری هم تغییر کرده است. حالا همه میتوانند تنها با داشتن یک گوشی موبایل تقریبا به یادگیری هرچیزی بپردازند. آن هم با سرعت و کیفیتی منحصر به خودشان. شاید در دنیای امروز موثرترین گامی که میتوانیم برای یادگیری برداریم آشنایی با این ابزارهای دیجیتال و استفاده از آنها در مسیر یادگیری مهارتهایمان است.
در دنیای امروز یادگیری دیگر یک موضوع پیچیده و مخصوص قشر خاصی از آدمها نیست بلکه یک مهارت است که هر کس می تواند آن را بیاموزد.
همهی ما این تجربه را داریم که وقتی مشغول مطالعه شدهایم، چند صفحه را هم مطالعه کردهایم اما اگر کسی از ما بپرسد در این چند صفحه چه اتفاقی افتاد قادر به جواب دادن نیستیم. مغز ما در طول سالهای سال تکامل یاد گرفته تا انرژی خود را ذخیره کند و آن را با احتیاط خرج کارهای تکراری و روزمره کند. به همین دلیل هم پس از مدتی رانندگی در یک مسیر مشخص توجهمان به محیط کاهش پیدا میکند. اما این رفتار مغز با یادگیری در تضاد است. وقتی میخواهیم چیزی را یاد بگیریم به هوشیاری و حضور کامل نیاز داریم. برای مقابله با این مسئله باید در طول یادگیری مرتب حواسمان را به چیزی که میآموزیم معطوف کنیم. مثلا میتوانیم هر چند دقیقه ۵ تا از مهمترین واژههایی که یاد گرفتیم یادداشت کنیم یا برای هر درس جدید، روی یک کاغذ بنویسیم که هدف از یادگیری آن چیست. جواب دادن به آزمونهای کوتاه بعد از هر موضوع هم میتواند مفید باشد.
بنجامین بلوم Benjamin Bloom روانشناسی بود که مطالعهی زندگیاش را به همهی خوانندگان این متن پیشنهاد میکنیم. دست آوردهای بلوم در حوزهی آموزش کم نیست اما اغلب ما او را به دلیل مطرح کردن نظریهی سطوح یادگیری یا نظریهی تاکسونومی بلوم (Bloom’s Taxonomy) میشناسیم. او این موضوع را مطرح کرد که یادگیری شش سطح دارد و رسیدن به هر سطح لازمهی به پایان رساندن سطح قبلی است.
این سطوح عبارتند از:
هرچه در این سطوح پیشتر برویم، یعنی یادگیریمان عمیقتر شده است.
یادگیری هم مثل هر چیز دیگر در زندگی با انگیزه و اهداف ما مرتبط است. اگر همهی تکنیکهای دنیا را به کار بگیریم اما انگیزهی کافی نداشته باشیم، یادگیری موثر نیست. یادداشت کردن اهدافمان از یادگیری یک موضوع به ما کمک میکند که با درک و بینش بهتری به سراغش برویم. لازم است قبل از شروع یادگیری کمی زمان صرف کنیم و تکلیفمان را با خودمان روشن کنیم که چرا این موضوع را یادمیگیریم؟ برای یادگیری آن چه هزینههایی قرار است بپردازیم و یادگیری آن چه تغییری در زندگیما به وجود میآورد؟
این نکات تعدادی از مهمترین مواردی بودند که برای مهارت یادگیری به آنها نیاز داریم. قطعا مهارتها و تکنیکهای دیگری هستند که می توانند یادگیری را برایمان لذتبخشتر کنند. شما از چه تکنیکهایی برای یادگیری بهتر استفاده میکنید؟
کپی رایت 2023 © کاریار _ تمامی حقوق مادی و معنوی محفوظ است