فیروزه صابر فارغالتحصیل کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی از سازمان مدیریت صنعتی است. او فعال اجتماعی و از چهرههای شناخته شده در سازمانهای مردمنهاد است. فیروزه صابر از اعضای مؤسس «شبکهی ملی موسسات خیریه و نیکوکاری» است و از ابتدای شکلگیری تا چندی پیش سمت مدیر عاملی این شبکه را نیز به عهده داشته است. او همچنین تجربه تاسیس و عضویت در هیات مدیره و سمت مدیرعاملی موسساتی چون «خانه پژوهش نواندیش» در سال ۱۳۷۹، «بنیاد توسعه کارآفرینی زنان و جوانان» در سال ۱۳۸۴ و «انجمن صنفی زنان مدیر کارآفرین» در سال ۱۳۸۳ را دارا است.
خانم صابر، موسسه کاریار و هدفش رو چطور ارزیابی می کنید؟
کاریار یک هدف انسان دوستانهای دارد و آن امکانپذیری دسترسی به فرصتهای آموزشی جوانان و به قصد کسب توانایی شغلی و کسب و کار در بستر آی تی است. استعدادهای زیادی در مناطق کمتر برخوردار ایران از نظر منابع و زیرساختهای آموزشی وجود دارد که کاریار بر اساس منابع و ظرفیت خود و نیز یاران و همراهان، مسئولیت اجتماعی خود را در این مسیر تعریف کرده است. بنابراین هدف میتواند کمک به توسعه فردی جوانان مستعد باشد و بستری فراهم کند که این افراد در شرایطی قرار بگیرند که صاحب شغل و مهارت شوند و با همت و دانش خود، معیشت زندگی شایسته خود را تامین کنند. این مسیر به عزت نفس آنها کمک خواهد کرد. همچنین از ظرفیت وجودی خود بهرهوری بیشتر و در توسعه جامعه نقش موثرتری خواهند داشت و حتی می توانند درآینده در همین مسیر فعالیت کاریار ایفای نقش کنند.
با توجه به اینکه عمده فعالیتهای شما، در حوزه کار آفرینی است، رویکرد کاریار به کار آفرینی رو چطور میبینید؟
بعضی از جوانان جامعه مخاطب کاریار میتوانند مهارت اشتغال را کسب کنند و در یک شرکت یا سازمان شغل مناسبی بدست آورند. اما بعضی دیگر استعداد و امکان خویش فرمایی دارند و این قابلیت را دارند که در جامعه محلی خود و حتی در سطح ملی، کسب و کاری ایجاد کنند و اگر این استعدادها در مسیر آموزش و مشاوره شناخته شوند، به طور طبیعی باید به سمت کارآفرینی بروند و اینجاست که نقش منتورها که با کاریار پیوند دارند و جزو یاران کاریار هستند، بیشتر مشخص میشود و آنها میتوانند به شکوفایی استعداد وجودی آنها، در فعالیتهای کارآفرینانه در بستر آی تی کمک کنند. این نوع آموزش و یادگیری چون معطوف به کسب و کار است، اساسا میتواند به توسعه فرهنگ خلق ایدههای نو کمک کند و زمینه نوآوری را توسعه دهد. یک موضوع دیگر هم این است که چون جامعه مخاطب کاریار در پیوند با یک مجموعه بهم پیوسته یعنی مدرس، مربی، شرکتهای استارتآپی و موسسههای آموزشی قرار دارند، بستری ایجاد میشود که به شناخت بیشتر و توسعه دید جامعه مخاطب کمک میکند. همچنین این فرصت ایجاد میشود که جامعه مخاطب به آینده جدیدی دست پیدا کند و هرچه قابلیت خویشفرمایی بخشی از جامعه مخاطب بیشتر باشد، این امکان وجود دارد که بیشتر به سمت کارآفرینی بروند.
خانم صابر خود شما با توجه به مشغولیتهای مختلفی که دارید، چرا به کاریار پیوستید؟
کاریار چند ویژگی دارد: اول صداقت، سلامت، تجربه و دانش غنی تیم کاریار اعم از اعضای هیات مدیره، تیم اجرایی، منتورها و مشاورهای آن است. دوم انتخاب موضوع فعالیت آن است، موضوعی که کاریار به سمت آن رفته مورد نیاز جامعه است؛ ما جوانان با استعدادی داریم که اگر تلنگری ایجاد شود، میتوانند مسیر خود را باز کنند و در عین حال جامعهای داریم که جوانان بسیاری به دلیل کمبود امکانات بیکار هستند و کاریار دست روی موضوعی گذاشته که همه ما که نسبت به این مساله شناخت داریم باید به آن کمک کنیم. سوم رویکرد شبکهای کاریار است که در نوع خود کم نظیر است، کاریار به دنبال این نیست که همه کارها را خودش انجام دهد و به دنبال تعریف حلقهای از مدرسها، مربیها، منتورها، شرکتها، کسب و کارها و مراکز آموزشی با مهارتآموزها است که این کاری جدید و ابتکاری است. در این مسیر کاریار به منابع داخلی اکتفا نکرده است و جوانان ایرانی متخصص و صاحب تجربه را هم جذب کرده که همگی داوطلبانه کمک و سهم مسئولیت اجتماعی خود را ایفا میکنند و در نتیجه تلاش شده تا بهترینها برای جامعه هدف فراهم شود. ویژگی چهارم کاریار این است که مهارتآموزها را در مسیری قرار میدهد که خودشان صاحب مسئولیت باشند. یعنی ضمن آنکه متعهد به گذراندن آموزشهای تخصصی معطوف به کسب و کار خواهند بود، خود نیز در ایفای نقش اجتماعی، مسئولیت پذیر خواهند شد.
شما نقش کاریار و سایر موسسههای اجتماعی را چقدر در ایجاد عدالت اجتماعی و خلق فرصتهای برابر در شرایط جامعه امروز موثر می بینید؟
با آنکه ایجاد اشتغال وظیفه اصلی دولت است، اما وجود نهادهایی مثل کاریار به ایجاد فرصتهای بیشتر، پایداری نهادهای مدنی و کاهش آسیبهای اجتماعی مثل نرخ بیکاری منجر میشود. نبود فرصتهای برابر در کشور و تمرکز منابع در مرکز یک موضوعی ریشهدار است و برمیگردد به رویکرد ساختارهای اجتماعی که چون ساختار قدرت در ایران مرکز گرایانه است، تصمیم گیریها متمرکز و همه فرصتها در مرکز انباشته شده است و چنین ساختاری سبب شده تا مشارکت اجتماعی پررنگ نباشد. تا وقتی این روند تغییر نکند، شرایط به همین صورت است. در این شرایط نهادهای مدنی در جامعه مخاطب محدودی می توانند موثر باشند. هرچه بیشتر تکثیر شوند و در سه بعد آگاهی بخشی، حمایتگری و مطالبه گری تقویت شوند، ضریب تاثیر بیشتری خواهند داشت.