در دنیای امروز و به ویژه در ادبیات کسب و کارها بارها به واژهی منتور برخورد میکنیم. افراد بسیاری خودشان را منتور میدانند یا ادعا میکنند که منتور دیگران هستند. واقعیت این است که اتفاق نظر واحدی بر سر واژهی منتور وجود ندارد و به طور کلی میتوانیم بگوییم که هر فرد راهنما و متخصصی که ما را در رسیدن به اهدافمان یاری کند میتواند یک منتور باشد. اما وظایف یک منتور چیست و چه انتظاراتی باید از یک منتور داشته باشیم؟ اینها بخشی از سوالاتیست که در این مقاله به آنها میپردازیم:
واژهی منتور تاریخچهی قدیمی و طولانی دارد اما این واژه به طور خاص از حدود دههی هشتاد میلادی وارد حوزهی مدیریت شد. از زمان ظهور این واژه در فضای مدیریت تاکنون، سمینارها و دورههای آموزشی فراوانی دربارهی منتورینگ در سرتاسر جهان برگزار شده است. در ابتدای ظهور و رواج این واژه شرکتهای بزرگ، برای هر فرد که تازه استخدام میشد یکی از اعضای باتجربهی سازمان را به عنوان منتور انتخاب میکردند تا تجربیات خود را در اختیار فرد تازهوارد قرار دهد.
به این نکته اشاره کردیم که همچنان تعریف واحد و دقیقی برای منتور وجود ندارد این مسئله توصیف وظایف یک منتور را نیز با دشواری روبرو میکند. با این حال برخی از وظایف در اغلب منتورها ثابت و مشترکند. مثلا:
منتور همواره سابقه و تجربهی بیشتری نسبت به فردی که راهنمایی میگیرد دارد.
بین منتور و فردی که از راهنماییهای منتور استفاده میکند یک رابطهی انسانی شکل میگیرد و این رابطه اهمیت بالایی دارد.
منتور باید در همان موضوع خاصی که انتخاب شده است شما را راهنمایی کند. به عنوان مثال منتور کاری به شما در حوزهی شغلی راهنمایی میدهد.
الزامی ندارد که منتور شما حتما با شما در یک شرکت و مجموعه کار کند.
منتور جلساتی را به صورت پیوسته برای رشد و راهنمایی شما در نظر میگیرد.