همه دروغ میگویند… آدمها میگویند «در تماس خواهیم بود» در صورتی که دیگر خبری ازشان نمیشود. میگویند از دست تو ناراحت نیستند ولی هستند. میگویند دوستت دارند در حالی که ندارند. مردم به دوستانشان دروغ میگویند؛ به رئیسها دروغ میگویند؛ به پدر و مادرها دروغ میگویند؛ به دکترها دروغ میگویند؛ به همسرها دروغ میگویند؛ حتی به خودشان هم دروغ میگویند. بی برو برگرد به پیمایشها دروغ میگویند. مردم دروغ میگویند تا چهرهی بهتری از خود به نمایش بگذارند.
اما ممکن است اطلاعاتی را که از آنها خجالت میکشند در اختیار گوگل بگذارند، اطلاعات زناشویی، مشکلات روانی، ترسها، کمبود اعتمادبهنفس و دشمنی با سیاهپوستان. ارزش جستوجوهای گوگل در حجم بالای آنها نیست، بلکه در صداقتی است که مردم در جستوجوهایشان نشان میدهند.
حالا میتوانیم از میان خروارها دادهی صادقانه به پاسخ سؤالاتی برسیم که بشر در طول تاریخ عمدتاً پاسخ آنها را به دروغ داده است.
کتاب «همه دروغ میگویند» اثر ست استیونز درباره شکل رابطه ما و اینترنت است. نویسنده این کتاب با مثالهای مختلف ثابت میکند که ما با مرورگر گوگل صادقتر از نزدیکترین افراد زندگیمان و حتی خودمان هستیم. ما هرآنچه ذهنمان را به خود درگیر کرده است بدون هیچ ترس و نگرانی در گوگل جستوجو میکنیم در حالی که بهخاطر ترس از قضاوت یا حتی مسخرهشدن، با نزدیکانمان در میانشان نمیگذاریم. اینجا است که اهمیت گوگل در جایگاه موتور جستوجو مشخص میشود، چرا که اطلاعات زیادی از کاربران دریافت میکند.
نویسنده این مسئله و دیگر ابعاد جامعهشناسی و روانشناختی آن را در این کتاب بررسی میکند.
۰۷ دی ۱۴۰۱
کپی رایت 2021 © کاریار _ تمامی حقوق مادی و معنوی محفوظ است